من برگشتم!!
سلام... سلام صدرای من... سلام به همه ی دوستای عزیزمون... نی نی های قندو عسلی و مامانای مهربونشون... نزدیک به یک ساله که هیچی واسه پسر کوچولوی نازنینم ننوشتم... متاسفانه یک سالی که گذشت سال خوبی نبود برادر عزیزم رو از دست دادم و زندگیم دستخوش ماجراهای دور از انتظار بود! خیلی حیف شد... خیلی چیزا حیف شد... منی که روز به روز از تک تک دقایق پسرم مینوشتم یک سال کامل رو از دست دادم واقعا متاسفم... حال خوشی ندارم... اونقدر حرف دارم که اصلا نمیدونم از کجا باید شروع کنم!! ولی تا جایی که حافظه ام یاری کنه خواهم گفت... مثل همیشه ی گذشته من و صدرا رو شامل محبتهاتون بکنید دلتنگ تک تکتون بودم ما...
نویسنده :
مامان شهرزاد
9:32